کرامت و عزّت انسانی، سعادت و کمال در نهج البلاغه
مقدّمه
«وَ لَقَد کَرَّمنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلناهُم فِی البَرِّ وَالبَحرِ وَ رَزَقناهُم مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلناهُم عَلی کَثیرٍ مِمَّن خَلَقنا تَفضیلاً
و ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را بر مرکب بر و بحر سوار کردیم (و جهان جسم و جان را مسخّر آنها ساختیم) و از هر غذایی لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت بزرگ بخشیدیم.»1
انسان، این عالم اکبر، موجودی که خداوند از میان تمامی موجودات آسمانی و زمینی با چشم عنایت به او می نگرد و نسبت به او کرامت نموده، او را خلیفۀ خود قرار می دهد.
«وَ اِذ قالَ رَبُّکَ لِلمَلائِکَةِ اِنّی جاعِلٌ فِی الاَرضِ خَلیفَةً ...»2
در نهج البلاغه نیز با تأسّی از قرآن کریم، از کرامت انسان از نظر کیفیت خلقت، هشدارهای حق و برحذر داشتن انسانها از خودپرستی و اغوانشدن در برابر وسوسه های ابلیس، آزمایش های حکیمانه خالق از اشرف مخلوقات خود، عوامل عزّت و شوکت امّت های گذشته، کرامات و الطافی که خدا به جانشینان خود بر زمین اعطا فرموده، امدادهای الهی و حفظ انسان، انجام کارهای خطیر از انسان ضعیف، اختیار و آزادی و حرّیت و ... سخن به میان آمده است که در این تحقیق به روش کتابخانه ای از آب مَعین و وسیع اقیانوسی سترگ و سرمدی سخنان ثمین حضرت علی (ع) قطره ای چند برداشته، آن را مورد بررسی و توجّه قرار می دهیم. هر چند که این وجیزه شراره ای بیش از شعشعه ی شمس شایق نهج البلاغه نخواهد بود.
:: موضوعات مرتبط:
مقالات ،
کرامت و عزّت انسانی، سعادت و کمال در نهج البلاغه،
،
:: برچسبها:
کرامت و عزّت انسانی، سعادت و کمال در نهج البلاغه,